معنی mieszkalny - جستجوی لغت در جدول جو
mieszkalny
به طور مسکونی، مسئولانه
ادامه...
بِه طُورِ مَسکونی، مَسئولانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mierzalny
قابل اندازه گیری، قابل اتّصال
ادامه...
قابِلِ اَندازِه گیری، قابِلِ اِتِّصال
دیکشنری لهستانی به فارسی
mieszany
مخلوط، مخلوط کردن، متنوّع، مختلف
ادامه...
مَخلوط، مَخلوط کَردَن، مُتِنَوِّع، مُختَلِف
دیکشنری لهستانی به فارسی