معنی mielący - جستجوی لغت در جدول جو
mielący
خردکننده، خروج از ریل
ادامه...
خُردکُنَندِه، خُروج اَز رِیل
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
dzielący
تفرقه افکن، تفریق
ادامه...
تَفرَقِه اَفکَن، تَفرِیق
دیکشنری لهستانی به فارسی
myślący
متفکّر، متفرّقه
ادامه...
مُتِفَکِّر، مُتَفَرِّقَه
دیکشنری لهستانی به فارسی
piekący
سوزاننده، سوختن
ادامه...
سوزانَندِه، سوختَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
bieżący
جاری، جریان
ادامه...
جاری، جَریان
دیکشنری لهستانی به فارسی
mylący
گمراه کننده، گمشده، مبهم، معمّایی، گیج کننده، منحرف کننده، مات و مبهوت
ادامه...
گُمراه کُنَندِه، گُمشُدِه، مُبهَم، مُعَمّایی، گیج کُنَندِه، مُنحَرِف کُنَندِه، مات و مَبهُوت
دیکشنری لهستانی به فارسی