معنی merendam - جستجوی لغت در جدول جو
merendam
غرق کردن، خیس کردن
ادامه...
غَرق کَردَن، خیس کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
meredam
خفه کردن، صدا خفه کن
ادامه...
خَفِه کَردَن، صِدا خَفِه کُن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berenda
توری مانند، ژله
ادامه...
توری مانَند، ژِلِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merekam
ثبت کردن، ثبت کنید
ادامه...
ثَبت کَردَن، ثَبت کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
teredam
خفه، خفه شده
ادامه...
خَفِه، خَفِه شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mereda
فروکش کردن، فروکش کرد
ادامه...
فُروکِش کَردَن، فُروکِش کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی