معنی merekam - جستجوی لغت در جدول جو
merekam
ثبت کردن، ثبت کنید
ادامه...
ثَبت کَردَن، ثَبت کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
meredam
خفه کردن، صدا خفه کن
ادامه...
خَفِه کَردَن، صِدا خَفِه کُن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mereka
آنها
ادامه...
آنها
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menikam
ترکاندن، چاقو خورد، زخمی کردن
ادامه...
تِرکاندَن، چاقو خُورد، زَخمی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menekan
سرکوب کردن، فشار دادن، سرکوب کننده
ادامه...
سَرکوب کَردَن، فِشار دادَن، سَرکوب کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melekat
ذاتی، پیوست شده است
ادامه...
ذاتی، پِیوَست شُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meretas
هک کردن
ادامه...
هَک کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meresap
نشت یافتن، غرق شدن در، نفوذ کردن
ادامه...
نَشت یافتَن، غَرق شُدَن دَر، نُفوذ کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merendam
غرق کردن، خیس کردن
ادامه...
غَرق کَردَن، خیس کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
perekat
چسبناک، چسب، درزگیر
ادامه...
چَسبناک، چَسب، دَرزگیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
teredam
خفه، خفه شده
ادامه...
خَفِه، خَفِه شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mereda
فروکش کردن، فروکش کرد
ادامه...
فُروکِش کَردَن، فُروکِش کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی