جدول جو
جدول جو

معنی mereka - جستجوی لغت در جدول جو

mereka
آنها
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دست زدن به، انگشت گذاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
راننده خودرو، راننده
دیکشنری سواحیلی به فارسی
گرفتار، اسیر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
مارک گذاری کردن، متوجّه شدن
دیکشنری هلندی به فارسی
کنجکاوانه، کنجکاو
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
چسبناک، چسب، درزگیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دنیء، جهنّم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مشتاق، از بین رفتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ثبت کردن، ثبت کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نفوذ، به طور مساوی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خفه کردن، صدا خفه کن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نشت یافتن، غرق شدن در، نفوذ کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
هک کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ذاتی، پیوست شده است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کاهلی، تنبلی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
سرکوب کردن، فشار دادن، سرکوب کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فروکش کردن، فروکش کرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فضول گری، کنجکاوی، پرسشگری
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی