معنی merangsang - جستجوی لغت در جدول جو
merangsang
تحریکی، تحریک کردن
ادامه...
تَحرِیکی، تَحریک کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
memanggang
پختن، کباب کردن، کباب پز کردن، کباب پزیدن، برشته کردن، بر تست کردن
ادامه...
پُختَن، کَباب کَردَن، کَباب پَز کَردَن، کَباب پَزیدَن، بِرِشتِه کَردَن، بَر تِست کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merancang
ساختن، طرّاحی کردن، اختراع کردن، مدل کردن، دستکاری کردن، آرایش کردن
ادامه...
ساختَن، طَرّاحی کَردَن، اِختِراع کَردَن، مُدِل کَردَن، دَستکاری کَردَن، آرایِش کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی