معنی menyusut - جستجوی لغت در جدول جو
menyusut
کوچک شدن
ادامه...
کوچَک شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menyusup
نفوذ کردن، نفوذ کند
ادامه...
نُفوذ کَردَن، نُفوذ کُنَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyusun
تدوین کردن، کامپایل کردن، ترکیب کردن، ترتیب دادن، رد شدن، سازمان دادن
ادامه...
تَدوین کَردَن، کامپایل کردن، تَرکیب کَردَن، تَرتِیب دادَن، رَد شُدَن، سازمان دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menusuk
نفوذ کردن، چاقو زدن، سوزاندن، پرچم زدن
ادامه...
نُفوذ کَردَن، چاقو زَدَن، سوزاندَن، پَرچَم زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی