menyimpang انحراف داشتن، منحرف کردن، حاشیه ای، واگرا شدن، منحرف، منحرف شدن ادامه... اِنحِراف داشتَن، مُنحَرِف کَردَن، حاشیِه ای، واگَرا شُدَن، مُنحَرِف، مُنحَرِف شُدَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی