معنی menyapa - جستجوی لغت در جدول جو
menyapa
سلام دادن، سلام کردن
ادامه...
سَلام دادَن، سَلام کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menyapu
جاروب کردن، جارو کردن، جاروکشی
ادامه...
جاروب کَردَن، جارو کَردَن، جاروکِشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyala
مشتعل، روشن کردن، درخشان
ادامه...
مُشتَعِل، رُوشَن کَردَن، دِرَخشان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penyapa
سلام گوی، خوشامدگو
ادامه...
سَلام گوی، خُوشامَدگو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjaga
نگهبانی کردن، نگهبان، مراقبت کردن
ادامه...
نِگَهبانی کَردَن، نِگَهبان، مُراقِبَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencapai
دست یافتن، رسیدن
ادامه...
دَست یافتَن، رِسیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menempa
آب شدن فلز، جعل کردن
ادامه...
آب شُدَنِ فِلِز، جَعل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyewa
مجوّز دادن، اجاره، اجاره کردن، اجاره دادن
ادامه...
مُجَوِّز دادَن، اِجارِه، اِجارِه کَردَن، اِجارِه دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyela
اظهار نظر کردن، قطع کردن
ادامه...
اِظهار نَظَر کَردَن، قَطع کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyapih
از شیر دور کردن، از شیر گرفتن
ادامه...
اَز شیر دور کَردَن، اَز شیر گِرِفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyamar
پنهان کردن، مبدّل شده
ادامه...
پِنهان کَردَن، مُبَدِّل شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyuap
رشوه دادن
ادامه...
رِشوِه دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyita
تصادر کردن، مصادره کند، ضبط کردن
ادامه...
تَصَادُر کَردَن، مُصادِرِه کُنَد، ضَبط کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menata
سبک دار کردن، سازماندهی
ادامه...
سَبک دار کَردَن، سازماندِهی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menaja
حمایت کردن، حامی
ادامه...
حِمایَت کَردَن، حامی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mnyama
حیوانی، یک حیوان، هیولاوار
ادامه...
حَیوانی، یِک حَیوان، هَیُولاوار
دیکشنری سواحیلی به فارسی