معنی menulis - جستجوی لغت در جدول جو
menulis
نوشتن
ادامه...
نِوِشتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
penulis
نویسنده
ادامه...
نَوِیسَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menculik
آدم ربایی کردن، آدم ربایی
ادامه...
آدَم رُبایی کَردَن، آدَم رُبایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menular
مسری، عفونی
ادامه...
مُسری، عُفونی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mentalis
روان شناس، ذهنی
ادامه...
رَوان شِناس، ذِهنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menulis tangan
دست نویس کردن، دست خط
ادامه...
دَست نِویس کَردَن، دَست خَط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menulis kronik
تاریخ نگاری کردن، وقایع نگاری کرد
ادامه...
تاریخ نِگاری کَردَن، وَقایِع نِگاری کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menulis judul
عنوان نوشتن، عنوان را بنویس
ادامه...
عُنوان نِوِشتَن، عُنوان را بِنِویس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menulis dengan huruf kapital
نوشتن با حروف بزرگ، با حروف بزرگ بنویس
ادامه...
نِوِشتَن با حُروف بُزُرگ، با حُروف بُزُرگ بِنِویس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی