menonjol برآمدگی پیدا کردن، برجسته شدن، برجسته، برجسته بودن ادامه... بَرآمَدِگی پِیدا کَردَن، بَرجَستِه شُدَن، بَرجَستِه، بَرجَستِه بودَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی