mengumpulkan جمع شدن، جمع آوری کنید، جمع آوری کردن، جمع کردن، توده کردن، گنجینه کردن ادامه... جَمع شُدَن، جَمع آوَری کُنید، جَمع آوَری کَردَن، جَمع کَردَن، تودِه کَردَن، گَنجینِه کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی