mengoceh پر حرفی کردن، غرغر کردن، پرگفتن، چت کردن، پچ پچ کردن ادامه... پُر حَرفی کَردَن، غُرغُر کَردَن، پُرگُفتَن، چَت کَردَن، پِچ پِچ کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی