معنی menghalangi - جستجوی لغت در جدول جو
menghalangi
مانع شدن، مانع، موانع
ادامه...
مانِع شُدَن، مانِع، مَوانِع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menghilang
ناپدید شدن، ناپدید می شوند، پراکنده کردن، ناپدید
ادامه...
ناپَدید شُدَن، ناپَدید می شَوَند، پَراکَندِه کَردَن، ناپَدید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengulangi
تکرار کردن، تکرار کنید
ادامه...
تِکرار کَردَن، تِکرَار کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menghilang
کاهش یافتن
ادامه...
کاهِش یافتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
secara menghalangi
مانعانه، به صورت انسدادی
ادامه...
مانِعانِه، بِه صورَت اِنسِدادی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی