معنی mengerem - جستجوی لغت در جدول جو
mengerem
ترمز کردن، ترمز
ادامه...
تُرمُز کَردَن، تُرمُز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menggeram
غرّش، غرغر کرد، غرغر کردن، غرغره کننده، غرّش کننده
ادامه...
غُرِّش، غُرغُر کَرد، غُرغُر کَردَن، غَرغَرِه کُنَندِه، غُرِّش کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengerut
چروک خوردن، کوچک شدن، چین خوردن
ادامه...
چُروک خُوردَن، کوچَک شُدَن، چین خُوردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengerti
فهمیدن، درک کنند
ادامه...
فَهمیدَن، دَرک کُنَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengeras
سخت کردن، سفت شدن
ادامه...
سَخت کَردَن، سِفت شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengerami
تخم گذاری کردن، جوجه کشی
ادامه...
تُخم گُذاری کَردَن، جوجِه کِشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengepel
زمین پاک کردن، پاک کن
ادامه...
زَمین پاک کَردَن، پاک کُن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengejek
تمسخر کردن، تمسخر کرد، تحقیر کردن، مسخره کردن، تمسخر آمیز، تحقیرآمیز، آزاردهنده
ادامه...
تَمَسخُر کَردَن، تَمَسخُر کَرد، تَحقِیر کَردَن، مَسخَرِه کَردَن، تَمَسخُر آمیز، تَحقیرآمیز، آزاردَهَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengecam
سرزنش کردن، محکوم کردن
ادامه...
سَرزَنِش کَردَن، مَحکوم کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengirim
ارسال کردن، ارسال کنید، فرستادن
ادامه...
اِرسال کَردَن، اِرسال کُنید، فِرِستادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyeret
کشیدن، بکشید
ادامه...
کِشیدَن، بِکِشید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mungere
شیر دوشیدن، شیر
ادامه...
شیر دوشیدَن، شیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی