جدول جو
جدول جو

معنی mengasamkan - جستجوی لغت در جدول جو

mengasamkan
ترش کردن، اسیدی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تأثیرگذار، چشمگیر، تأثیر گذاشتن، شگفت انگیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
گواهی دادن، اعتبار سنجی، فرمان دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آدرس دادن، مستقیم، راهنمایی کردن، جهت دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
محفوظ کردن، امن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شکست دادن، شکست، غلبه کردن، غرق کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آموزش دادن، آموزش دهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تحسین برانگیز، دیدنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی نظمی ایجاد کردن، به هم ریختن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی توجّهی کردن، نادیده گرفتن، غفلت کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
گفتن، بگو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کاشتن، جاسازی کنید، درون سازی کردن، نهادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تیز کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی