معنی mengajarkan - جستجوی لغت در جدول جو
mengajarkan
آموزش دادن، آموزش دهید
ادامه...
آموزِش دادَن، آموزِش دَهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mengasamkan
ترش کردن، اسیدی کردن
ادامه...
تُرش کَردَن، اَسیدی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengarahkan
آدرس دادن، مستقیم، راهنمایی کردن، جهت دادن
ادامه...
آدرِس دادَن، مُستَقیم، راهنَمایی کَردَن، جَهَت دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengantarkan
تحویل دادن، تحویل دهید
ادامه...
تَحویل دادَن، تَحویل دَهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengamankan
محفوظ کردن، امن
ادامه...
مَحفوظ کَردَن، اَمن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengalahkan
شکست دادن، شکست، غلبه کردن، غرق کردن
ادامه...
شِکَست دادَن، شِکَست، غَلَبِه کَردَن، غَرق کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengacaukan
بی نظمی ایجاد کردن، به هم ریختن
ادامه...
بی نَظمی ایجاد کَردَن، بِه هَم ریختَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengaburkan
مبهم کردن، مبهم
ادامه...
مُبهَم کَردَن، مُبهَم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengabaikan
بی توجّهی کردن، نادیده گرفتن، غفلت کردن
ادامه...
بی تَوَجُّهی کَردَن، نادیدِه گِرِفتَن، غِفلَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengobarkan
آتش افروختن، ملتهب کردن
ادامه...
آتَش اَفروختَن، مُلتَهِب کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyamarkan
پنهان کردن، مبدّل کردن
ادامه...
پِنهان کَردَن، مُبَدِّل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengatakan
گفتن، بگو
ادامه...
گُفتَن، بِگو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menawarkan
پیشنهاد دادن، پیشنهاد، ارائه دادن
ادامه...
پیشنَهاد دادَن، پیشنَهاد، اِرائِه دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menajamkan
تیز کردن
ادامه...
تیز کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengajukan
فرض کردن، ارسال کنید
ادامه...
فَرض کَردَن، اِرسال کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengajarkan kembali
دوباره آموزش دادن، دوباره آموزش بده
ادامه...
دُوبارِه آموزِش دادَن، دُوبارِه آموزِش بِدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی