جدول جو
جدول جو

معنی mengaduk - جستجوی لغت در جدول جو

mengaduk
چرخاندن، هم بزنید، هم زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کوبیدن، در زدن، زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
محکوم کردن، نفرین، لعنت کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ناگهانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
رکاب زدن، پدال زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ترتیب دادن، ترتیب دهید، تنظیم کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
چرت زدن، خوٰاب آلود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تصویب کردن، اعتراف کردن، پذیرفتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آشفته کردن، تصادفی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غرّش کردن، غرّش، غرّنده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اظهار کردن، اعتراف کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی