معنی menempatkan - جستجوی لغت در جدول جو
menempatkan
قرار دادن
ادامه...
قَرار دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mendapatkan
کسب کردن، دریافت کنید، گرفتن، دریافت کردن
ادامه...
کَسب کَردَن، دَریافت کُنید، گِرِفتَن، دَریافت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menempelkan
چسباندن
ادامه...
چَسباندَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyempitkan
محدود کردن، باریک
ادامه...
مَحدود کَردَن، باریک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyematkan
قرار دادن، سنجاق، سنبه کردن
ادامه...
قَرار دادَن، سَنجاق، سُنبِه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menumpahkan
ریختن
ادامه...
ریختَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menimpakan
تحمیل کردن، نادیده گرفتن
ادامه...
تَحمیل کَردَن، نادیدِه گِرِفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penempatan
قرار دادن
ادامه...
قَرار دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menempatkan berdampingan
کنار هم قرار دادن
ادامه...
کِنارِ هَم قَرار دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی