mendidih جوش آوردن، در حال جوشیدن، جوشان، سوزان، خشمگین شدن ادامه... جوش آوَردَن، دَر حالِ جوشیدَن، جوشان، سوزان، خَشمگین شُدَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی