معنی mendadak - جستجوی لغت در جدول جو
mendadak
ناگهانی
ادامه...
ناگَهانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mendidik
آموزش دادن، آموزش دهد
ادامه...
آموزِش دادَن، آموزِش دَهَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendesak
ترغیب کردن، اصرار، فوری، تاکید شده، پر فشار، فشار آوردن
ادامه...
تَرغِیب کَردَن، اِصرار، فُوری، تَاکید شُدِه، پُر فِشار، فِشار آوَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendarat
فرود آمدن، زمین
ادامه...
فُرود آمَدَن، زَمین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendanai
سرمایه گذاری کردن، صندوق
ادامه...
سَرمایِه گُذاری کَردَن، صَندوق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendalam
عمیق
ادامه...
عَمیق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengaduk
چرخاندن، هم بزنید، هم زدن
ادامه...
چَرخاندَن، هَم بِزَنید، هَم زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengacak
آشفته کردن، تصادفی کردن
ادامه...
آشُفتِه کَردَن، تَصادُفی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی