جدول جو
جدول جو

معنی memupuk - جستجوی لغت در جدول جو

memupuk
کود دادن، بارور کردن، پرورش دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

در آغوش گرفتن، بغل کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فاسد شدن، پوسیدگی، فاسد، در حال فساد، گندیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بدتر شدن، بدتر شد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ترغیب دادن، متقاعد کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
زدن، ضربه بزنید، ضربه زدن، سیلی زدن، زور زدن، کوبیدن، شکنجه کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ضربه سریع زدن، ضربه زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نوک زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نفوذ کردن، چاقو زدن، سوزاندن، پرچم زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پشته کردن، انباشته کردن، فوق هم قرار دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اشاره کردن، مراجعه کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کارمندی، خدمات مدنی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
نرم و فشرده، نرم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی