معنی memikul - جستجوی لغت در جدول جو
memikul
شانه زدن، شانه
ادامه...
شانِه زَدَن، شانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
memukul
زدن، ضربه بزنید، ضربه زدن، سیلی زدن، زور زدن، کوبیدن، شکنجه کردن
ادامه...
زَدَن، ضَربِه بِزَنید، ضَربِه زَدَن، سیلی زَدَن، زور زَدَن، کوبیدَن، شِکَنجِه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memikat
فریفتن، جذّاب، جذب کردن، جذب کننده
ادامه...
فَریفتَن، جَذّاب، جَذب کَردَن، جَذب کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memicu
آغاز کردن، ماشه
ادامه...
آغاز کَردَن، ماشه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memaku
میخ زدن، میخکوب شده، میخکوب کردن
ادامه...
میخ زَدَن، میخکوب شُدِه، میخکوب کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی