معنی memecah - جستجوی لغت در جدول جو
memecah
تکّه تکّه کردن، شکستن
ادامه...
تِکِّه تِکِّه کَردَن، شِکَستَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
memerah
سرازیر کردن، سرخ شدن، سرخ رو، قرمز شدن
ادامه...
سَرازیر کَردَن، سُرخ شُدَن، سُرخ رُو، قِرمِز شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memecat
اخراج کردن، آتش، کیسه زدن
ادامه...
اِخراج کَردَن، آتَش، کیسِه زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memesan
کتاب کردن، سفارش دهید، رزرو کردن
ادامه...
کِتاب کَردَن، سِفارِش دَهید، رِزِرو کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memeras
له کردن، فشردن، چلانیدن
ادامه...
لِه کَردَن، فِشُردَن، چِلانیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melemah
ضعیف شده، ضعیف شده است
ادامه...
ضَعیف شُدِه، ضَعیف شُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memecahkan kode
رمزگشایی کردن، کد را بشکنید
ادامه...
رَمزگُشایی کَردَن، کُد را بِشکَنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memecahkan
شکستن، حلّ کند، تکّه کردن، حل کردن
ادامه...
شِکَستَن، حَلّ کُنَد، تِکِّه کَردَن، حَل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memecah belah
تفرقه افکن
ادامه...
تَفرَقِه اَفکَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara memecah belah
به طور تفرقه انگیز، تفرقه افکنانه
ادامه...
بِه طُورِ تَفرَقِه اَنگیز، تَفرَقِه اَفکَنانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی