معنی memburuk - جستجوی لغت در جدول جو
memburuk
بدتر شدن، بدتر شد
ادامه...
بَدتَر شُدَن، بَدتَر شُد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
membusuk
فاسد شدن، پوسیدگی، فاسد، در حال فساد، گندیدن
ادامه...
فاسِد شُدَن، پوسیدِگی، فاسِد، دَر حالِ فِساد، گَندیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membujuk
ترغیب دادن، متقاعد کردن
ادامه...
تَرغِیب دادَن، مُتِقاعِد کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membunuh
ترور کردن، کشتن، قتل کردن، با ضربه کشتن
ادامه...
تِرُور کَردَن، کُشتَن، قَتل کَردَن، با ضَربِه کُشتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembujuk
متقاعدکننده
ادامه...
مُتِقاعِدکُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terburuk
بدترین
ادامه...
بَدتَرین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memurluk
کارمندی، خدمات مدنی
ادامه...
کارمَندی، خِدمات مَدَنی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
cemburu
رشک، حسود
ادامه...
رَشک، حَسود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memupuk
کود دادن، بارور کردن، پرورش دادن
ادامه...
کود دادَن، باروَر کَردَن، پَروَرِش دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی