معنی membenamkan - جستجوی لغت در جدول جو
membenamkan
غوطه ور کردن
ادامه...
غوطِه وَر کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
membenarkan
تأیید کردن، توجیه کند، توجیه کردن
ادامه...
تَأیید کَردَن، تَوجِیه کُنَد، تَوجِیه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membebaskan
تبرئه کردن، آزاد کردن، معاف کردن
ادامه...
تَبرِئَه کَردَن، آزاد کَردَن، مُعاف کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membesarkan
پرورش دادن، بالا بردن
ادامه...
پَروَرِش دادَن، بالا بُردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memberatkan
حجم دار، سنگین
ادامه...
حَجم دار، سَنگین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membedakan
تمیز دادن، متمایز کردن، تشخیص دادن
ادامه...
تَمیز دادَن، مُتِمایِز کَردَن، تَشخیص دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی