memanfaatkan مفید بودن، استفاده کنند، استثمار کردن، مهار کردن، فشار وارد کردن، استفاده کردن ادامه... مُفید بودَن، اِستِفادِه کُنَند، اِستِثمار کَردَن، مَهار کَردَن، فِشار وارِد کَردَن، اِستِفادِه کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی