معنی memancing - جستجوی لغت در جدول جو
memancing
ماهی گرفتن، ماهیگیری
ادامه...
ماهی گِرِفتَن، ماهیگیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
merancang
ساختن، طرّاحی کردن، اختراع کردن، مدل کردن، دستکاری کردن، آرایش کردن
ادامه...
ساختَن، طَرّاحی کَردَن، اِختِراع کَردَن، مُدِل کَردَن، دَستکاری کَردَن، آرایِش کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meruncing
باریک شده، مخروطی
ادامه...
باریک شُدِه، مَخروطی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Demanding
پر تقاضا، مطالبه گر
ادامه...
پُر تَقاضا، مُطالِبِه گَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی