جدول جو
جدول جو

معنی memakai - جستجوی لغت در جدول جو

memakai
لباس پوشیدن، استفاده کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

فریفتن، جذّاب، جذب کردن، جذب کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شروع کردن، شروع کنید، آغاز کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نامگذاری کردن، نامگذاری، اصطلاح کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
وادار کردن، زور، اجبار کردن، مجبور کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مجسّمه ساختن، مجسّمه سازی، تراشیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
درک کردن، درک کنند، فهمیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آسیب رساندن، زخمی کردن، آسیب زدن، زخم زدن، زخم زننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سوزاندن، سوختن، آتش زدن، سوزان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پختن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سرزنش کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
میخ زدن، میخکوب شده، میخکوب کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عطر زدن، عطر بزن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی