جدول جو
جدول جو

معنی meludah - جستجوی لغت در جدول جو

meludah
تف انداختن، تف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کم رنگ شدن، محو شدن، رنگ پریدگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
چرب کردن، گریس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آسیب رساندن، زخمی کردن، آسیب زدن، زخم زدن، زخم زننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ضعیف شده، ضعیف شده است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
انفجار کردن، منفجر شدن، صدای انفجار دادن، ترکیدن، انفجاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
متّهم کننده، متّهم کردن، اتّهام کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فراگیر، گسترده است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سرریز شدن، سرریز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی