معنی melesat - جستجوی لغت در جدول جو
melesat
رگه انداختن، سرعت گرفت
ادامه...
رَگِه اَنداختَن، سُرعَت گِرِفت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
melekat
ذاتی، پیوست شده است
ادامه...
ذاتی، پِیوَست شُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memesan
کتاب کردن، سفارش دهید، رزرو کردن
ادامه...
کِتاب کَردَن، سِفارِش دَهید، رِزِرو کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memecat
اخراج کردن، آتش، کیسه زدن
ادامه...
اِخراج کَردَن، آتَش، کیسِه زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melipat
چروک انداختن، بریزید، تا کردن
ادامه...
چُروک اَنداختَن، بِریزید، تا کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melihat
دیدن، ببینید، چشم دوختن، نگاه کردن
ادامه...
دیدَن، بِبینید، چَشم دوختَن، نِگاه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melewati
عبور کردن، عبور کند
ادامه...
عُبور کَردَن، عُبور کُنَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melemah
ضعیف شده، ضعیف شده است
ادامه...
ضَعیف شُدِه، ضَعیف شُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meledak
انفجار کردن، منفجر شدن، صدای انفجار دادن، ترکیدن، انفجاری
ادامه...
اِنفِجار کَردَن، مُنفَجِر شُدَن، صِدایِ اِنفِجار دادَن، تَرکیدَن، اِنفِجاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meresap
نشت یافتن، غرق شدن در، نفوذ کردن
ادامه...
نَشت یافتَن، غَرق شُدَن دَر، نُفوذ کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
selesai
تکمیل شده، به پایان رسید
ادامه...
تَکمِیل شُدِه، بِه پایان رِسید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meest
بیشتر
ادامه...
بیشتَرِ
دیکشنری هلندی به فارسی