- mediator
واسطه
معنی mediator - جستجوی لغت در جدول جو
- mediator
واسطه، انتقال دهد، تسهیل کننده، راحتی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مدیتیشن کننده، مراقبه کننده
واسطه گری کردن، واسطه
ویراستار، ویرایشگر
ویراستار، ویرایشگر
مدیتیشن کننده، مراقبه کننده
مدیتیشن کننده، مراقبه
مدیتیشن کننده، معماری
نذرکننده، وقف کننده
مدیتیشن کننده، مراقبه کننده
واسطه، میانجی
واسطه، میانجی
مدیتیشن کننده، مراقبه کننده
ویراستار، ویرایشگر