mdłościowy تهوّع آور، حالت تهوّع، خطر، آزرده، شکنجه شده ادامه... تَهَوُّع آوَر، حالَت تَهَوُّع، خَطَر، آزُردِه، شِکَنجِه شُدِه دیکشنری لهستانی به فارسی