معنی maturare - جستجوی لغت در جدول جو
maturare
بالغ شدن، بالغ
ادامه...
بالِغ شُدَن، بالِغ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
saturare
اشباع کردن
ادامه...
اِشباع کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Saturate
اشباع کردن
ادامه...
اِشباع کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
otturare
گرفتگی کردن، مسدود کردن
ادامه...
گِرِفتِگی کَردَن، مَسدود کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
naturale
طبیعی
ادامه...
طَبیعی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
misurare
اندازه کردن، اندازه گیری، اندازه گرفتن، اندازه گیری کردن
ادامه...
اَندازِه کَردَن، اَندازِه گیری، اَندازِه گِرِفتَن، اَندازِه گیری کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fatturare
صورتحساب دادن، فاکتور
ادامه...
صورَتحِساب دادَن، فاکتُور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
catturare
تور انداختن، گرفتن، دستگیر کردن، گرفتار کردن
ادامه...
تور اَنداختَن، گِرِفتَن، دَستگیر کَردَن، گِرِفتار کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
saturar
اشباع کردن
ادامه...
اِشباع کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
madurar
بالغ شدن، بالغ
ادامه...
بالِغ شُدَن، بالِغ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
faturar
صورتحساب دادن، فاکتور
ادامه...
صورَتحِساب دادَن، فاکتُور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
saturar
اشباع کردن
ادامه...
اِشباع کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mature
بالغ
ادامه...
بالِغ
دیکشنری فرانسوی به فارسی