جدول جو
جدول جو

معنی matka - جستجوی لغت در جدول جو

matka
مادر، مادری
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گرفتار، اسیر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
قابل استرداد، را می توان ذخیره کرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نجات یافته، ذخیره شده است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قرار دادن، سنجاق، سنبه کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نجات دادن، ذخیره کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غیرقابل بازیابی، نمی توان ذخیره کرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی