جدول جو
جدول جو

معنی masuk - جستجوی لغت در جدول جو

masuk
وارد شدن، وارد کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

در جیب گذاشتن، آن را در جیب خود بگذارید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور محتمل، منطقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور غیرقابل باور، غیر منطقی، به طور مضحک یا غیرمنطقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ورود، ورودی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غیر محتمل بودن، نامعقول بودن، نامعقولیّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
در هم پیچیدن، وارد کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
در فهرست سیاه قرار دادن، در لیست سیاه قرار گرفته است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
در قفس انداختن، آن را در قفس قرار دهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
در کیسه گذاشتن، آن را در کیسه قرار دهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پوشاندن، آن را در غلاف قرار دهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غیرمنطقی، به روشی غیر منطقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غیرمنطقی، به روشی غیر منطقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
محتمل، معنا پیدا می کند، منطقی، معقول
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به زور وارد شدن، به زور وارد شوید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی گناه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
غیرقابل باور، معنی ندارد، بی فکر، بی معنی، بی خود، غیر اخلاقی، غیرمنطقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی