معنی maskeren - جستجوی لغت در جدول جو
maskeren
پوشاندن، ماسک
ادامه...
پوشاندَن، ماسک
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
maskieren
پوشاندن، ماسک
ادامه...
پوشاندَن، ماسک
دیکشنری آلمانی به فارسی
masseren
توده کردن، ماساژ دادن
ادامه...
تودِه کَردَن، ماساژ دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
markeren
علامت زدن، علامت گذاری کنید
ادامه...
عَلامَت زَدَن، عَلامَت گُذاری کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
mankeren
لنگ لنگ حرکت کردن، کمبود
ادامه...
لَنگ لَنگ حَرَکَت کَردَن، کَمبود
دیکشنری هلندی به فارسی
massieren
توده کردن، ماساژ دادن
ادامه...
تودِه کَردَن، ماساژ دادَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
markieren
علامت زدن، علامت گذاری کنید
ادامه...
عَلامَت زَدَن، عَلامَت گُذاری کُنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
passeren
عبور کردن، عبور کند
ادامه...
عُبور کَردَن، عُبور کُنَد
دیکشنری هلندی به فارسی
parkeren
پارک کردن، پارکینگ، ایستگاه کردن
ادامه...
پارک کَردَن، پارکینگ، ایستگاه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
rasieren
اصلاح کردن، تراشیدن
ادامه...
اِصلاح کَردَن، تَراشیدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
riskeren
ریسک کردن، خطر
ادامه...
ریسک کَردَن، خَطَر
دیکشنری هلندی به فارسی
baseren
پایه گذاری کردن، پایه
ادامه...
پایِه گُذاری کَردَن، پایِه
دیکشنری هلندی به فارسی
ankeren
لنگر انداختن، لنگر
ادامه...
لَنگَر اَنداختَن، لَنگَر
دیکشنری هلندی به فارسی
faseren
مرحله بندی کردن، مرحله بندی
ادامه...
مَرحَلِه بَندی کَردَن، مَرحَلِه بَندی
دیکشنری هلندی به فارسی