معنی mankeren - جستجوی لغت در جدول جو
mankeren
لنگ لنگ حرکت کردن، کمبود
ادامه...
لَنگ لَنگ حَرَکَت کَردَن، کَمبود
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
hanteren
دست گرفتن، دسته، استفاده کردن از
ادامه...
دَست گِرِفتَن، دَستِه، اِستِفادِه کَردَن اَز
دیکشنری هلندی به فارسی
lanceren
راه اندازی کردن، راه اندازی
ادامه...
راه اَندازی کَردَن، راه اَندازی
دیکشنری هلندی به فارسی
masseren
توده کردن، ماساژ دادن
ادامه...
تودِه کَردَن، ماساژ دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
flankeren
از پهلو حمله کردن، جناح
ادامه...
اَز پَهلو حَملِه کَردَن، جِناح
دیکشنری هلندی به فارسی
bankieren
بانک کردن، بانکداری
ادامه...
بانک کَردَن، بانکداری
دیکشنری هلندی به فارسی
panikeren
وحشت زده کردن، وحشت
ادامه...
وَحشَت زَدِه کَردَن، وَحشَت
دیکشنری هلندی به فارسی
parkeren
پارک کردن، پارکینگ، ایستگاه کردن
ادامه...
پارک کَردَن، پارکینگ، ایستگاه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
aanmeren
پهلو گرفتن، بارانداز، پارک کردن
ادامه...
پَهلو گِرفتَن، باراَنداز، پارک کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
maskeren
پوشاندن، ماسک
ادامه...
پوشاندَن، ماسک
دیکشنری هلندی به فارسی
maniküren
ناخن آرایی کردن، مانیکور
ادامه...
ناخُن آرایی کَردَن، مانیکُور
دیکشنری آلمانی به فارسی
markieren
علامت زدن، علامت گذاری کنید
ادامه...
عَلامَت زَدَن، عَلامَت گُذاری کُنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
maskieren
پوشاندن، ماسک
ادامه...
پوشاندَن، ماسک
دیکشنری آلمانی به فارسی
wankelen
لرزش داشتن، تلو تلو خوردن
ادامه...
لَرزِش داشتَن، تِلو تِلو خُوردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
bankieren
بانک کردن، بانک
ادامه...
بانک کَردَن، بانک
دیکشنری آلمانی به فارسی
ankeren
لنگر انداختن، لنگر
ادامه...
لَنگَر اَنداختَن، لَنگَر
دیکشنری هلندی به فارسی
markeren
علامت زدن، علامت گذاری کنید
ادامه...
عَلامَت زَدَن، عَلامَت گُذاری کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
ankern
لنگر انداختن، لنگر
ادامه...
لَنگَر اَنداختَن، لَنگَر
دیکشنری آلمانی به فارسی