معنی manipulatie - جستجوی لغت در جدول جو
manipulatie
دستکاری
ادامه...
دَستکاری
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
manipulatief
دستکاری کننده، دستکاری، با دستکاری
ادامه...
دَستکاری کُنَندِه، دَستکاری، با دَستکاری
دیکشنری هلندی به فارسی
manipulatif
دستکاری کننده، دستکاری
ادامه...
دَستکاری کُنَندِه، دَستکاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
manipulativ
با دستکاری، دستکاری، دستکاری کننده
ادامه...
با دَستکاری، دَستکاری، دَستکاری کُنَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
manipulator
دست کاری کننده
ادامه...
دَست کاری کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
manipulation
دستکاری، دست زدن
ادامه...
دَستکاری، دَست زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
manipulator
دست کاری کننده، گرفتن
ادامه...
دَست کاری کُنَندِه، گِرِفتَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
manipülatif
دستکاری کننده، دستکاری
ادامه...
دَستکاری کُنَندِه، دَستکاری
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Manipulative
دستکاری کننده، دستکاری
ادامه...
دَستکاری کُنَندِه، دَستکاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
manipulator
دست کاری کننده
ادامه...
دَست کاری کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
manipulasi
دستکاری
ادامه...
دَستکاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Manipulate
دستکاری کردن
ادامه...
دَستکاری کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی