جدول جو
جدول جو

معنی mampu - جستجوی لغت در جدول جو

mampu
توانستن، توانا، قادر، والرین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قابلیت مانور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور ناتوان، ناتوان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ناتوان سازی، ناتوانی، بی کفایتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
توانایی ها، توانایی، قابلیت، واریانس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سازگاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابلیّت بازی، توانایی بازی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بقاء پذیری، توانایی دفاعی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
حسّ پذیری، توانایی درک شده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابلیّت اشتغال، توانایی کار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابلیّت آسیب پذیری، قابلیت های آسیب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابلیّت ارتباط، مهارت های ارتباطی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابلیّت خدمت، قابلیت های خدماتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قانع کنندگی، توانایی متقاعدسازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور توانمند، قادر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
محاسباتی مهارت، توانایی عددی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بازتاب پذیری، توانایی ریباند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابلیّت نگهداری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابلیت برنامه ریزی، توانایی برنامه نویسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابلیت بازیابی، توانایی بازیابی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابلیّت درمان، توانایی شفابخشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابلیت تبادل، قابلیّت تعویض
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابلیّت خندیدن، توانایی خندیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابلیّت گسترش، توانایی توسعه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دفاع پذیری، توانایی زنده ماندن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قابلیّت آموزش، آموزش پذیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ناکامل، قادر نیست، ناتوان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی