جدول جو
جدول جو

معنی malen - جستجوی لغت در جدول جو

malen
رنگ کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
malen
خراشیدن، آسیاب کردن، خردکننده
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کپّه کردن، بالن
دیکشنری آلمانی به فارسی
بدخیم، باهوش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
کاهش یافتن، تنبلی
دیکشنری لهستانی به فارسی
خراشیدن، آسیاب کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
آوردن، برای واکشی
دیکشنری هلندی به فارسی
کپّه کردن، برای فشرده سازی
دیکشنری هلندی به فارسی
شکست خوردن، شکست
دیکشنری هلندی به فارسی
ساختن
دیکشنری هلندی به فارسی
بدترین شکل، بد، به طور ضعیف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
آرزو کننده، هدف
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بی هدف، بدون هدف
دیکشنری سواحیلی به فارسی