معنی mabuk - جستجوی لغت در جدول جو
mabuk
مست
ادامه...
مَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
masuk
وارد شدن، وارد کنید
ادامه...
وارِد شُدَن، وارِد کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mabuk udara
دچار حالت تهوّع هوایی، بیماری هوا، بیماری سفر هوایی
ادامه...
دُچار حالَت تَهَوُّع هَوایی، بیماری هَوا، بیماری سَفَر هَوایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mabuk perjalanan
درد سفر، بیماری حرکت
ادامه...
دَرد سَفَر، بیماری حَرَکَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mabuk mobil
دچار حالت تهوّع، ماشین سوار
ادامه...
دُچار حالَت تَهَوُّع، ماشین سَوار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mabuk laut
دریا زده، دریازدگی
ادامه...
دَریا زَدِه، دَریازَدِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan sedikit mabuk
مست، با کمی مستی
ادامه...
مَست، با کَمی مَستی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memabukkan
مست، مست کننده، مست کردن
ادامه...
مَست، مَست کُنَندِه، مَست کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی