جدول جو
جدول جو

معنی lądować - جستجوی لغت در جدول جو

lądować
فرود آمدن، تورفتگی
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بار دادن، اضافه بار، بارگذاری کردن، تخلیه
دیکشنری لهستانی به فارسی
غارت کردن، حفّاری
دیکشنری لهستانی به فارسی
ساختن، ساخت مهارت
دیکشنری لهستانی به فارسی
کدگذاری کردن، کدگذاری، کروی
دیکشنری لهستانی به فارسی
تولید مثل کردن، تکثیر کنند
دیکشنری لهستانی به فارسی
زمینی، زنده
دیکشنری لهستانی به فارسی