معنی luteni - جستجوی لغت در جدول جو
luteni
فرمانده کمکی، ستوان
ادامه...
فَرماندِه کُمَکی، سُتوان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Luteni
ستوان
ادامه...
سُتوان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
latent
مخفی، نهفته
ادامه...
مَخفی، نَهُفتِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
läuten
زنگ زدن، حلقه
ادامه...
زَنگ زَدَن، حَلقِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
latent
مخفی، نهفته
ادامه...
مَخفی، نَهُفتِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
bluten
خون ریختن، خونریزی
ادامه...
خون ریختَن، خونریزی
دیکشنری آلمانی به فارسی
latent
مخفی، نهفته
ادامه...
مَخفی، نَهُفتِه
دیکشنری هلندی به فارسی
leseni
مجوّز دار، مجوّز
ادامه...
مُجَوِّز دار، مُجَوِّز
دیکشنری سواحیلی به فارسی
laten
مخفی، نهفته
ادامه...
مَخفی، نَهُفتِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
letni
با بی میلی، به صورت حادّ، بی روح، بی مزّه، سرد و گرم، سرد شدن
ادامه...
با بی مِیلی، بِه صورَتِ حادّ، بی روح، بی مَزِّه، سَرد و گَرم، سَرد شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ugeni
بیگانگی، مهمان، تازگی، عجیب بودن، عجیب و غریب بودن
ادامه...
بیگانِگی، مِهمان، تازِگی، عَجیب بودَن، عَجیب و غَریب بودَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
laten
اجازه دادن، ترک کردن
ادامه...
اِجازِه دادَن، تَرک کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
utani
شوخی، یک شوخی
ادامه...
شوخی، یِک شوخی
دیکشنری سواحیلی به فارسی