معنی luka - جستجوی لغت در جدول جو
luka
زخم
ادامه...
زَخم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
memalukan
تحقیرآمیز، شرم آور، بی آبرو، فضیحت آمیز، رسوایی آمیز
ادامه...
تَحقیرآمیز، شَرم آوَر، بی آبِرو، فَضیحَت آمیز، رُسوایی آمیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terluka
بی صدمه، زخمی نشده است
ادامه...
بی صَدَمِه، زَخمی نَشُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara memalukan
به شکل ننگین، شرم آور، ننگ آمیزانه، به طور شرم آور، به طور ننگین، با رسوایی
ادامه...
بِه شِکلِ نَنگین، شَرم آوَر، نَنگ آمیزانِه، بِه طُورِ شَرم آوَر، بِه طُورِ نَنگین، با رُسوایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penaklukan
فتح
ادامه...
فَتح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pelukan
بغلگیری، بغل کردن، آغوش
ادامه...
بَغَلگیری، بَغَل کَردَن، آغوش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
belukar
پوشیدگی، انبوه
ادامه...
پوشیدِگی، اَنبوه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berpelukan
در آغوش گرفتن، بغل کردن
ادامه...
دَر آغوش گِرِفتَن، بَغَل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memberi julukan
لقب دادن، اسم مستعار بده، نام مستعار گذاشتن
ادامه...
لَقَب دادَن، اِسم مُستَعار بِدِه، نام مُستَعار گُذاشتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melukai
آسیب رساندن، زخمی کردن، آسیب زدن، زخم زدن، زخم زننده
ادامه...
آسیب رِساندَن، زَخمی کَردَن، آسیب زَدَن، زَخم زَدَن، زَخم زَنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan terluka
با ناراحتی، با جراحت
ادامه...
با ناراحَتی، با جِراحَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
lupa
فراموش کردن، فراموش کن
ادامه...
فَراموش کَردَن، فَراموش کُن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memilukan
دل خراش، غم انگیز
ادامه...
دِل خَراش، غَم اَنگیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mempermalukan
شرمنده کردن، خجالت کشیدن
ادامه...
شَرمَندِه کَردَن، خِجالَت کِشیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memerlukan
نیاز داشتن، نیاز دارند
ادامه...
نِیَاز داشتَن، نِیَاز دارَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meninggalkan bekas luka
زخم برداشتن، جای زخم
ادامه...
زَخم بَرداشتَن، جای زَخم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan cara memalukan
با بدنامی، به شکلی شرم آور، به طور تحقیرآمیز، به طور ننگین
ادامه...
با بَدنامی، بِه شِکلی شَرم آوَر، بِه طُورِ تَحقیرآمیز، بِه طُورِ نَنگین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan cara memilukan
به طور غم انگیز، به شکلی دلخراش، به طور دلخراش
ادامه...
بِه طُورِ غَم اَنگیز، بِه شِکلی دِلخَراش، بِه طُورِ دِلخَراش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan memalukan
با شرمندگی، شرم آور
ادامه...
با شَرمَندِگی، شَرم آوَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
luka robek
بریدگی، ساییده شده
ادامه...
بُریدِگی، ساییدِه شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terluka
پریشان، مجروح، آسیب دیده
ادامه...
پَریشان، مَجروح، آسیب دیدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی