- luar
خارجی، خارج، بیرونی
معنی luar - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بخار کردن، دود منتشر می کند
دورترین، بیرونی ترین
به طور برجسته، فوق العاده، به طور استثنائی، به طور فوق العاده، به طرز باورنکردنی، به طور شگفت انگیز، با قدرت، به صورت شگفت آور، به طور عالی
دوباره ارزیابی کردن، ارزیابی مجدّد
کاهش ارزش دادن، بی ارزش کردن
ارزیابی کردن، ارزیابی کنید
خارج شدن، برو بیرون
قرابت، رابطه خانوادگی
پراندن، منتشر می کنند، دفع کردن، مصرف کردن، منتشر کردن، ترشّح کردن
حذف کردن، حذف محتویّات
وسیع، گسترده
صدا دادن، صدایی
به طرز شگفت انگیز، به طرز شگفت انگیزی، به طور برجسته، با قدرت زیاد، به طور عالی، فوق العاده
عالی، فوق العاده، استثنائی، شگفت انگیز، باور نکردنی، برتر، غلبه آور، غیرقابل تحمّل، شگفت آور، عظیم
عرق ریختن، عرق، زحمت کشیدن
مکان، محل
نبرد کردن، برای مبارزه، جنگیدن، دست و پنجه نرم کردن، جستجو کردن، کشتی گرفتن
مکان، محل
غیر استثنائی، خارق العاده نیست