معنی loro - جستجوی لغت در جدول جو
loro
آنها
ادامه...
آنها
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
eksplorować
کاوش کردن، کشف نشده
ادامه...
کاوُش کَردَن، کَشف نَشُدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
kolorowy
رنگین، روشنایی
ادامه...
رَنگین، رُوشَنایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
kolorowy jak tęcza
رنگین کمانی
ادامه...
رَنگین کَمانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
chlorowanie
کلرزنی، کل نگر
ادامه...
کُلُرزَنی، کُل نِگَر
دیکشنری لهستانی به فارسی
dolorosamente
آسیب زننده، دردناک، با دردی، با ناراحتی، دردآور
ادامه...
آسیب زَنَندِه، دَردناک، با دَردی، با ناراحَتی، دَردآوَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dolorosità
دردناکی
ادامه...
دَردناکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
doloroso
آزاردهنده، دردناک، آسیب زا، رنج آور، زخم زننده
ادامه...
آزاردَهَندِه، دَردناک، آسیب زا، رَنج آوَر، زَخم زَنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
calorosamente
گرمانه، به گرمی
ادامه...
گَرمانِه، بِه گَرمی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
valoroso
شجاع
ادامه...
شُجاع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dolorosamente
دردآور، دردناک، با دردی
ادامه...
دَردآوَر، دَردناک، با دَردی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
doloroso
آسیب زا، دردناک
ادامه...
آسیب زا، دَردناک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
de maneira dolorosa
آسیب زننده، به روشی دردناک
ادامه...
آسیب زَنَندِه، بِه رَوِشی دَردناک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
valorosamente
دلیرانه، شجاعانه
ادامه...
دَلیرانِه، شُجاعانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
valoroso
دلیر، شجاع
ادامه...
دَلیر، شُجاع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
calorosamente
با حرارت، به گرمی، گرمانه
ادامه...
با حَرارَت، بِه گَرمی، گَرمانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
logro
دستیابی، دستاورد
ادامه...
دَستیابی، دَستاوَرد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
caloroso
دل گرم، گرم
ادامه...
دِل گَرم، گَرم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
temblorosamente
به طور لرزان، لرزان
ادامه...
بِه طُورِ لَرزان، لَرزان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tembloroso
لرزنده، لرزیدن، لرزان
ادامه...
لَرزَنده، لَرزیدَن، لَرزان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
lloroso
گریان، اشک آور
ادامه...
گِریان، اَشک آوَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dolorosamente
با دردی، دردناک، دردآور
ادامه...
با دَردی، دَردناک، دَردآوَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
doloroso
آسیب زا، دردناک، زخم زننده
ادامه...
آسیب زا، دَردناک، زَخم زَنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
repetir como un loro
تقلید طوطی وار کردن، طوطی
ادامه...
تَقلِید طوطی وار کَردَن، طوطی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
indoloro
بدون درد
ادامه...
بِدونِ دَرد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Valorous
شجاع
ادامه...
شُجاع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Valorously
شجاعانه
ادامه...
شُجاعانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
olorosamente
عطری، بدبو
ادامه...
عِطری، بَدبُو
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oloroso
بو دار، خوشبو
ادامه...
بو دار، خُوشبو
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
loiro
بلوند
ادامه...
بِلُوند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
loco
دیوانه
ادامه...
دیوانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
kolorowo
به طور رنگارنگ، روشمند
ادامه...
بِه طُورِ رَنگارَنگ، رَوِشمَند
دیکشنری لهستانی به فارسی