معنی lokalnie - جستجوی لغت در جدول جو
lokalnie
به طور محلّی، متناهی
ادامه...
بِه طُورِ مَحَلّی، مُتِناهی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
wokalnie
آوایی
ادامه...
آوایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
lojalnie
وفادارانه، وفاداری
ادامه...
وَفادارانِه، وَفاداری
دیکشنری لهستانی به فارسی
tonalnie
از نظر تنی، از نظر توپوگرافی
ادامه...
اَز نَظَرِ تُنی، اَز نَظَرِ تُوپُوگرَافی
دیکشنری لهستانی به فارسی
moralnie
از نظر اخلاقی، از نظر اصطلاحی
ادامه...
اَز نَظَرِ اَخلاقی، اَز نَظَرِ اِصطِلاحی
دیکشنری لهستانی به فارسی
globalnie
به طور جهانی، جهانی
ادامه...
بِه طُورِ جَهانی، جَهانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
lokalny
محلّی، پیدا کردن
ادامه...
مَحَلّی، پِیدا کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی