معنی logistik - جستجوی لغت در جدول جو
logistik
لجستیکی، تدارکات
ادامه...
لُجِستیکی، تَدَارُکَات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
silogistik
استدلالی، قیاسی
ادامه...
اِستِدلالی، قیاسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
lojistik
لجستیکی، تدارکات
ادامه...
لُجِستیکی، تَدَارُکَات
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
logistiek
لجستیکی، تدارکات
ادامه...
لُجِستیکی، تَدَارُکَات
دیکشنری هلندی به فارسی
holistik
کلّی، کل نگر
ادامه...
کُلّی، کُل نِگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
holistik
کلّی، کل نگر
ادامه...
کُلّی، کُل نِگَر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
logistico
لجستیکی، تدارکات
ادامه...
لُجِستیکی، تَدَارُکَات
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Logistic
لجستیکی، لجستیک
ادامه...
لُجِستیکی، لُجِستیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
secara silogistik
به طور قیاسی، از نظر قیاسی
ادامه...
بِه طُورِ قیاسی، اَز نَظَرِ قیاسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی