معنی lembut - جستجوی لغت در جدول جو
lembut
نرم، ملایم، لطیف بودن
ادامه...
نَرم، مُلایِم، لَطیف بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
membuat
ساختن
ادامه...
ساختَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
lembek
سست، خیس، لطیف
ادامه...
سُست، خیس، لَطیف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
lembap
مرطوب
ادامه...
مَرطوب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
lembab
مرطوب
ادامه...
مَرطوب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
lambat
تنبل، کند
ادامه...
تَنبَل، کُند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembuat
سازنده
ادامه...
سازَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
lebat
پرپشت، سنگین
ادامه...
پُرپُشت، سَنگین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Demut
فروتنی
ادامه...
فُروتَنی
دیکشنری آلمانی به فارسی
dengan hati lembut
با دل مهربان، با قلبی نرم
ادامه...
با دِلِ مِهرَبان، با قَلبی نَرم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan lembut
به طور ملایم، به آرامی، با نرمی، با دلی مهربان، به طور مهربانانه
ادامه...
بِه طُورِ مُلایِم، بِه آرامی، با نَرمی، با دِلِی مِهرَبان، بِه طُورِ مِهرَبانانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kelembutan sutra
نرمی، نرمی ابریشمی
ادامه...
نَرمی، نَرمی اَبریشَمی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kelembutan hati
مهربانی، ملایمت
ادامه...
مِهربانی، مُلایِمَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kelembutan
زیبایی ظریف، نرمی، پف دار بودن، تسلیم پذیری، لطافت، ملایمت
ادامه...
زیبایی ظَریف، نَرمی، پُف دار بودَن، تَسلِیم پَذیری، لِطافَت، مُلایِمَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melembutkan
نرم کردن
ادامه...
نَرم کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی